آورده ام پنااه به شش گوشه ی غمت
پ.ن: اینجا هیئت
و من که مدد میخواهم
ارباب
آورده ام پنااه به شش گوشه ی غمت
پ.ن: اینجا هیئت
و من که مدد میخواهم
ارباب
دیشب خوابی دیدم که انگارخیلی بهم نزدیک بود...
انگار داشت اتفاق میفتاد
پ.ن: هوامو داشته باش رفیق جان
آه آدم دلش که پر باشد دوست دارد به کوچه ها بزند
برود از خودش فرار کند به همه چیز پشت پا بزند
بقیه ی شعرو دوست ندارم :|
دوست دارم عوض شم ...
اون وقتایی که آدم از دست خودش کلافه است ...واقعا لحظه های بدین
خسته شدم...
منتظرم یکی بیاد بیدارم کنه
کلافه ام ...کلافه
شکسته وار به درگاهت آمدم که طبیب
به مومیایی لطف تو ام نشانی داد ...