قرارمان آخر اردیبهشت

جهان موازی

به وقت محرم 1397... روضه ی مادر

با غر... بر حسب عادت ... برای خودنمایی شاید... پاشدم رفتم روضه ...

تو چشمام اشک بود ... تو دلم ولی غر میزدم به خدا که چرا هی جلو پام سنگ میندازی مگه من چه گناهی کردم

شب چهارم اما... فرق داشت ... قبلش تو سجده ی نماز عشا به رفیقمون گفتم یکی برات سجده کرده که امیدش ته کشیده

آره یادم رفته بود امروزم آرزوی پارسال محرمه... یادم رفته بود ... بی معرفت شدم ... یادم میره میلیون ها بار باید شکرت کرد... رفیق زندگی رو زمین سخته ... طاقت آدم گاهی تموم میشه ... ببخش بهت غر میزنم ... از یه آدم وقتی رویاهاشو بگیری دیگه هیچی نداره

بگذریم

روضه ی حضرت زهرا خوندن ... رفتم تو یه عالم دیگه ... حالم عوض شد... حس کردم چه پناهگاه خوبیه اینجا که اومدم یه حسینیه قدیمی تو محله ای که تا حالا پامو توش نذاشته بودم ... امسال اما از صدقه سری آدمایی که سر راهم قرار گرفتن ... منم اونجا بودمو دل سبک کردم

روضه تموم شد اومدم بیرون و تنها که شدیم شروع کردیم به گفتن

ح از غذای ظهر عاشورای حسینیه گفت و گفت که نمیتونن پول گوشتشو فراهم کنن و ... 

حرفاش که تموم شد ... من از دغدغه هام تو این روزا گفتم ... گفتم چند روز بود حالم خوب نبود ... فکر اینکه آیندمون چی میشه تو این اوضاع واقعا هر لحظه شکنجم میکرد

- کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خره کیه 

بهم گفت میلیارد ها آدم تو شرایط ما بودن ... میدونی چند تا آدم تا حالا رو زمین زندگی کردن ...وضعیت جهانم همیشه همین شکلی بوده 

غصه ی چیو میخوری ... کار خوبه خدا درست کنه ... این حکما خر کین... بالاخره برای ماهم فرجی میشه

پ.ن: این فرجک القریب؟

چون تکیه گاه اهل حرم بود و کوه صبر

چشمش گدازه ریخت ولی زیر معجرش

یا زینب سلام الله علیک

پ.ن2: نوشتم که یادم نره

۲۳ شهریور ۹۷ ، ۰۱:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
آفتاب ...

چشم بر ندار ازم

وقتی غصه هامون بیشتر از ظرفیتمون میشه ...

وقتی امتحانامون سخت میشه 

وقتی خسته میشیم

وقتی کم میاریم 

وقتی امیدمون ته میکشه 

وقتی دیگه بلد نیستیم حال خودمونو خوب کنیم 

وقتی اوضاع هر روز ناامید کننده تر میشه 

وقتی دعاهامون بی اثر میشه 

وقتی نگران تمام لحظه های آینده میشیم

پ.ن : خدایا من دارم کم میارم ... باور کن ... امید هام ته کشیدن ... باور کن 

۲۰ شهریور ۹۷ ، ۱۴:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
آفتاب ...

از گندم فراوانتر

شبیه هفت سال دوم مصرم ، بعد از خواب 

غمی در دل فراوان است از گندم فراوانتر 

پ.ن : 

همه ی امیدم گذاشتم اومدم ... السلام علیک یا شمس الشموس 

۱۶ شهریور ۹۷ ، ۰۱:۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
آفتاب ...

این سراب نامتناهی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۸ شهریور ۹۷ ، ۰۳:۳۸
آفتاب ...

ما را همین سر است که بر آستان توست ...

شده یه وقتایی هی به خودت بگی روزهای خوب تو راهن ولی هر چی میگذره نا امید تر بشی 

به یکی هر روز امید بدی که خدا حواسش هست ولی اتفاقای خوب نیفتن ؟ 

پ.ن : عید غدیر ... 

۰۷ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
آفتاب ...

عید غدیر

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۷ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۵۷
آفتاب ...

۲۱ سالگی ایز فینیشد

چند نفرو دیدی شب تولدشون بشینن گریه کنن

کی شب تولدش از اینکه اطرافیانش نمیفهمنش بشینه گریه کنه 

آره من فردا ۲۱ سالم تموم میشه و وارد ۲۲ سالگی میشم 

وقتی پدر و مادرت جزء آخرین نفرایین که یادشون میاد تولدته ... وقتی انقد ساکتی که نمیتونی از خوبیهات دفاع کنی 

اما 

یاد تو همیشه آرامم میدارد 

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولا و نعم انصیر

۱۹ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۴۵ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آفتاب ...

من یک انسان بودم

من یک دختر بودم با آرزوهای انتها ناپذیر ...

یک انسان ... که بلد نبود با آدما بجنگه ...بلد نبود ناراحت کنه ... بلد نبود تفاوت های فکریشو به دیگران تحمیل کنه 

یک آدم که خیلی تنهاست... بخاطر همون تفاوتها 

۱۹ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۳۹ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آفتاب ...

این رویای متزلزل

سعی میکنم منصفانه فکر کنم 

بگم کار داره ، نمیتونه ، نیست ...

ولی همش توجیهه ... همش دلداریه ....

آدم اگر کسی رو دوست داشته باشه برای دیدنش ذوق داره مگه نه ؟

پیش تر که میره این قطار بیش تر میفهمم زندگی از رویاهای فانتزی دخترونم فاصله داره ...

آدم اگر کسی رو واقعا دوست داشته باشه دلش برای قیافه ی طرف تنگ میشه ... 

تو یک هفته تو سه چهار روز پیدا کردن دو ساعت وقت تلاش زیادی نمیخواد مگه نه ؟

۱۱ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
آفتاب ...

مارا سری است با تو ....

آخرش تو میمونی و بس 

همه ی آدمایی که دورمونن یه روزایی هست که دلتنگمون میکنن ، دلگیر میشیم ازشون

منو ببخش یه وقتایی یادم میره فقط خودت موندگاری و همه فانی 

منو ببخش فکر کردم آدما بیشتر از تو به من محبت دارن 

منو ببخش بخاطر همه ی درایی که زدم و در خونه ی تو نبودن ...

زندگیمو میسپارم به خودت ... خودت پیدونی من چقد ناقصم 

میدونی چقد دل نازکم ... میدونی چقد دلتنگم ...

هوای این دلی که هواتو کرده رو داشته باش رفیق قدیمی

۱۰ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
آفتاب ...