فکر میکردم این که آدم ها تاریخ های مهم زندگیشون رو فراموش کنن خیلی چیز عجیبیه ، مگه آدم چند تا تاریخ مهم داره ؟
امام امسال سی و یکم فروردین رو یادم رفته بود اگر مائده سر کلاس دکتر عسکری یادم نمیاورد
حتی بعدش بین سی ام و سی و یکم شک کردم
اگر بخوام یک تجربه ی عمیق از زندگی رو بگم ؛ اینه که آدم حتی به شخص خودشم نمیتونه اعتماد کنه
یه جا خونده بودم هیچ وقت نگید من صد سال سیاه فلان کارو نمیکنم ، سیاهی سالها آدمو مجبور میکنه خیلی کارها بکنه
چه کسی از سیاهی سالهاش خبر داره ؟
+عمری در آستانه به سر شد به این خیال ... یک آن به پرنیان حضورت بخوانی ام
مثل رفیقا دستمو بگیرو راحتم کن از این اضطراب مدام ...یا لطیف